صلاً قبول حرف شما، من روانیام
من رعد و برق و زلزلهام؛ ناگهانیام
من رعد و برق و زلزلهام؛ ناگهانیام
این بیتهای تلخِ نفسگیرِ شعلهخیز
داغ شماست خیمه زده بر جوانیام
رودم؛ اگر چه بیتو به دریا نمیرسم
کوهم، اگرچه مردنی و استخوانیام
...
شاعر شنیدنی است ولی دست روزگار
نگذاشت این که بشنویام یا بخوانیام
این بیت آخر است، هوا گرم شد؛ بخند
من دوستدار بستنی زعفرانیام
حامد عسکری
+ نوشته شده در دوشنبه یکم آبان ۱۳۹۱ ساعت 2:52 توسط Asi
|