شدی مثل نعمت تو ارزانی من
نجات شب سرد و طوفانی من

گرفتی مرا از تلاطم، تهاجم
شدی مایه امن و آسانی من

تو فریادِ خاموشِ «اَدرِک اَخایی» 
در این پرده‌های خراسانی من

تنت  مطلع سرخ باران خون و
سرت آیه‌های پریشانی‌ من

در این کورسویی، در این کورشعری
شــدی نــور ابــیــات ظـلــمانی من

بگو چیست نامت خدای محرم؟
حسینی! دلیل مسلمانی من

 

فاطمه شمس